1403-01-19 00:05
307
0
89464
معراجی‌های گلستان؛

شهیدی که از عشق زمینی‌اش گذشت!

«شهید علی گل رئیسی» با وجود اینکه دوران خدمت‌اش در جبهه به پایان رسیده بود از عشق زمینی‌اش به خاطر دفاع از میهن دست گشید و در جبهه ماند تا به فیض شهادت نایل گشت.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما»؛ شهید علی گل رئیسی در دوم فروردین ماه سال ۱۳۴۰ در روستایی از توابع هزارجریب بهشهر و در خانواده‌ای مذهبی و انقلابی دیده به جهان گشود. پدر رمضان و مادر صدیقه ابراهیمی نام داشت. پدر از طریق چوپانی مخارج خانواده را تامین می‌کرد. شهید فرزند سوم خانواده بود و و نام او را مادربزرگ پدری علی گل انتخاب کرده بود.

علی گل در سن هفت سالگی در مدرسه ابتدایی روستای که به صورت سپاه دانش بود ثبت نام کرده و این دوره تحصیلی را تا سال چهارم ابتدایی گذراند، ولی به دلیل فوت پدر ترک تحصیل نموده و به کار چوپانی روی آورد.

او بیشتر عمر خود را در روستا با همین شغل سپری کرد و به خانواده در تامین مخارج زندگی یاری می‌رساند. او بسیار مهربان و دلسوز و فداکار بود. او در سن نوزده سالگی برای رفتن به خدمت سربازی آماده می‌شود و پس از مدتی برای گذراندن دوره آموزشی خدمت سربازی به شهرستان شاهرود می‌رود.

پس از اتمام این دوره سه ماهه آموزشی به منزل برگشته و مجدد برای ادامه خدمت سربازی از پادگان لویزان تهران جهت جنگ با کفار بعثی به شهرستان دزفول منتقل می‌شود.

علی گل هر چهل و پنج روز به مرخصی می‌آمد. آخرین باری که به مرخصی آمده بود خیلی ناراحت بود. او دختری را بسیار دوست داشت. به خانواده و همسر برادر خود (که بیشتر عمر را در کنار برادر بزرگ خود (جواد) و همسرش بزرگ شده بود) گفته بود: من دارم به جبهه می‌روم و شما آخرش برای من زن نگرفتید. شما آرزوی مرا برآورده نکردید.

او روسری خواهرش کلثوم را به جلوی پیشانی‌اش آورده و می‌گوید: همیشه حجاب خود را رعایت کن. به خانواده می‌گوید: شاید در چهار ماه آخر برای دریافت کارت پایان خدمت به منزل برگردم و اگر برنگشتم در جبهه می‌مانم. سپس از خانواده خداحافظی کرده و به جبهه جنوب (کرخه) اعزام می‌شود.

وی پس از مدتی فعالیت در جبهه وقتی که خدمت او و دوست صمیمی‌اش قنبر دماوندی که مثل برادرش بود تمام می‌شود به دوستش می‌گوید: شما به منزل بروید من در جبهه می‌مانم. او در این چهار ماه در جبهه ماند و سرانجام در دوم فروردین ماه سال ۱۳۶۱ بر اثر اصابت ترکش خمپاره به گلو و پهلوی چپ و قلب به درجه رفیع شهادت نایل گردید.

شنیدن خبر شهادت وی برای خانواده‌اش از آنجا که وی دوران کودکی را با یتیمی و سختی‌ها و مشکلات فراوانی گذرانده بود بسیار ناراحت کننده بود ولیکن، چون شهید خود این راه را برگزیده بود به وی افتخار می‌کنند. پیکر پاک شهید را در شهرستان بندرگز و روستای وبا تشییع و در گلزار شهدای سفیدچاه هزارجریب بهشهر به خاک سپردند.

روحش شاد و یادش گرامی باد.

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.